ابزار

تاریخچه میخ

تاریخچه میخ

میخ ها اغلب در صنایع ساخت و ساز نجاری برای اتصال دو یا چند شی مورد استفاده قرار می گیرند. میخ جسم که معمولاً از یک محور فلزی بلند و باریک با یک ) » ترونل « کوچکی است از فلز )یا چوب به نام میخ درخت یا نوک تیز در یک سر و یک سر صاف در انتهای دیگر تشکیل شدهاند، اما میخ های بدون سر نیز وجود دارند. رایج ترین میخ ها، میخ سیمی هستند. آنها همراه با ابزاری مانند چکش یا تفنگ میخکوبی استفاده میشوند. انتهای تیز به اجسام مربوطه وارد می شود، در این نقطه اجسام به هم متصل می شوند.

مشخص نیست دقیقا چه زمانی میخ ها اختراع شدند. با این اوصاف، باستان شناسان میخ هایی را در مصر پیدا کرده اند که قدمت آن به حدود 3400 سال قبل از میلاد می رسد. با این اوصاف، برخی از مورخان بر این باورند که میخ ها در حدود 3400 سال قبل از میلاد مسیح بوده اند. صرف نظر از این، به جرات می توان گفت که میخ های مدرن هزاران سال قدمت دارد. قدمت میخ ها را می توان به سه دوره تاریخی نسبت داد:

با دست (پیش از تاریخ تا قرن 19 )

کوتاه (تقریباً 1800 تا 1914 )

سیمی (تقریباً 1860 تا کنون) از اواخر دهه 1700 تا اواسط دهه 1900 ، قیمت میخ 10 برابر کاهش یافت.

ارجاعات تاریخی

کتاب مقدس ارجاعات زیادی به میخ ها ارائه می دهد، از جمله داستان در قضات یائل، همسر هبر، که میخ )یا میخ خیمه( را به معبد یک فرمانده خوابیده کنعانی می زند؛ یا تهیه آهن برای میخ های معبد سلیمان توسط داوود پادشاه ؛ و همچنین در ارتباط با مصلوب شدن مسیح .

رومي ها به طور گسترده از ميخ استفاده مي کردند. براي مثال، ارتش روم در سالهاي 86 تا 87 پس از ميلاد پس از تخليه قلعه Inchtuthil در پرثشاير در بريتانيا، هفت تن ميخ از خود به جاي گذاشت .

اصطلاح “پني”،  به ميخ اشاره دارد.  ميخ ها به اندازه کافي ارزشمند تا به عنوان يک وسيله غيررسمي مبادله مورد استفاده قرار گيرند .

ظهور ميخکوب ها

در طول تاريخ، ميخ ها توسط متخصصان ماهري که به عنوان ميخکوب شناخته مي شدند، با دست ساخته مي شدند. فلزکاران ابتدا شفتهاي بلند و باريکي از فلز ايجاد ميکردند که معمولاً از آهن گرم شده بود و سپس اين اشياء را به ميخکوب ميدادند. سپس ميخکوب ميل آهني را ميکوبد تا طرح نهايي يک ميخ را ايجاد کند. آغاز

قرن نوزدهم بود که آسياب برش پيشگام شد. فلزکاران با استفاده از آسياب برش، توانستند بدون نياز به ميخکوب، ميخ را به صورت انبوه توليد کنند.

چگونه انقلاب آمريکا منجر به کمبود ميخ شد؟

اين يک واقعيت ناشناخته است که انقلاب آمريکا منجر به کمبود گسترده ميخ در سراسر کشور شد. هنگامي که 13 مستعمره آمريکا، استقلال خود را از انگلستان اعلام کردند، انگلستان تامين ميخ آنها را متوقف کرد. در واقع، بسياري از جوامع خانه ها و ساختمانهاي قديمي را فقط براي بازيابي ميخها ميسوزاندند.

خانواده ها اغلب در خانه هاي خود دستگاه هاي کوچکي براي توليد ميخ داشتند. در هواي بد و در شب، کل خانواده در ساختن ميخ براي استفاده خود و براي مبادله همکاري ميکردند. توماس جفرسون در نامه اي نوشت: “در فعاليت هاي خصوصي ما، اين يک مزيت بزرگ است که هر شغل صادقانه اي محترم تلقي مي شود. من خودم يک ميخ ساز هستم.”

امروزه ديگر کمبود ميخ وجود ندارد.

جنس و نحوه توليد ميخ

ميخ ها قبلاً از برنز يا آهن فرفورژه ساخته ميشدند و آهنگرها و ميخکاران آن را مي ساختند. اين صنعتگران از يک ميله آهني مربعي گرم شده استفاده مي کردند که قبل از کوبيدن دو طرف که يک نقطه را تشکيل مي داد، آهنگري مي کردند. آهنگر يا ميخکوب پس از گرم شدن و قطع کردن، ميخ داغ را در دهانه اي فرو مي کرد و آن را چکش مي زد.

اين روش تا سال 1820 کمي تغيير يافت، زماني که سرهاي جديد روي انتهاي ميخ ها از طريق يک ماشين مکانيکي جداگانه کوبيده شدند. در دهه 1810 ، ميله هاي آهني پس از هر بار ضربه زدن در حالي که دستگاه کاتر در يک زاويه قرار داشت، برگردانده مي شد. سپس هر ميخ از مخروطي بريده شد تا امکان گرفتن خودکار هر ميخ که سر آنها را نيز تشکيل ميداد فراهم شود.

ميخ هاي نوع B به اين ترتيب ايجاد شدند. در سال 1886 ، 10 درصد از ميخ هايي که در ايالات متحده ساخته مي شد، از انواع سيم هاي فولادي نرم بودند. تا سال 1892 ، ميخ هاي سيم فولادي به عنوان اصلي ترين نوع ميخ هاي توليد شده، از ميخ هاي برش آهني پيشي گرفتند. در سال 1913 ، ميخ هاي سيمي 90 درصد کل ميخ هايي بود که توليد مي شد.

دستگاه برش میخ

ميخ هاي معمولي چوب معمولاً از فولاد نرم، کم کربن يا “ملايم” هستند. (حدود 0.1 . کربن، بقيه آهن و شايد اثري از سيليکون يا منگنز).  در سال 1795 ، يک کارآفرين آمريکايي به نام جيکوب پرکينز فرآيند برش دادن ميخ را اختراع کرد. همچنين در انگلستان توسط جوزف داير که ماشين آلاتي را در بيرمنگام راهاندازي کرد، ثبت شد. صنعت بيرمنگام در دهه هاي بعدي گسترش يافت و در دهه 1860 به بيشترين حد خود رسيد، پس از آن به دليل رقابت با ميخهاي سيمي کاهش يافت، اما تا آغاز جنگ جهاني ادامه يافت.

آسياب برش که در سال 1590 به انگلستان معرفي شد و توليد ميله هاي ميخ را ساده کرد، اما اولين تلاش هاي واقعي براي مکانيزه کردن فرآيند ساخت ميخ بين سال هاي 1790 تا 1820 ، ابتدا در ايالات متحده و انگلستان، زماني که ماشين هاي مختلفي اختراع شد، رخ داد. همچنين در سوئد در اوايل دهه 1700 کريستوفر پولهم يک ماشين برش ميخ را به عنوان بخشي از کارخانه خودکار خود توليد کرد. اين ميخ ها به دليل سطح مقطع تقريباً مستطيلي خود به ميخ هاي مربعي معروف بودند.  اگرچه هنوز هم براي بازسازي هاي تاريخي استفاده مي شود.

انواع مختلف ميخ

حتي اگر از ميخ در کاربردهاي نجاري استفاده کرده باشيد، ممکن است با برخي از اصطلاحات مربوط به آنها آشنا نباشيد.

ميخ سيمي

ميخ هاي سيمي از سيم تشکيل مي شوند. معمولاً سيمپيچهايي از طريق يک سري قالبها کشيده ميشوند تا به قطر خاصي برسند، سپس به ميلههاي کوتاه بريده ميشوند که نهايتا به ميخ تبديل ميشوند. نوک ميخ معمولاً توسط يک تيغه بريده مي شود. سر با تغيير شکل انتهاي ديگر ميله تحت فشار بالا تشکيل مي شود. از قالب هاي ديگر براي برش شيارها و برآمدگي ها استفاده مي شود. ميخ هاي سيمي به دليل کشور مبدا ساخت خود به عنوان ميخ فرانسوي نيز شناخته مي شدند. ميخ هاي سيمي بلژيکي در سال 1863 در انگلستان شروع به رقابت کردند. جوزف هنري نتلفولد در سال 1875 در اسمتويک ميخ هاي سيمي مي ساخت. در طول دهه هاي بعدي، فرآيند ساخت ميخ تقريب اً کاملاً خودکار بود. در نهايت صنعت ماشينهايي داشت که ميتوانستند.

به سرعت تعداد زيادي ميخ ارزان قيمت را بدون دخالت انسان توليد کنند.

ميخ ها از کالای کمياب و گرانبها به يک کالاي ارزان قيمت تبديل شدند که توليد انبوه مي شد.اما اصطلاح “ميخ سيمي” به ميخهاي کوچکتر اشاره دارد که اغلب در محدوده وسيعتر و دقيقتري نسبت به ميخهاي معمولي و نهايي بزرگتر، موجود است.

ميخ جعبه اي (box)

نوعي ميخ است که با سر و ساقه نازک مشخص مي شود. همه ميخ ها سر و ساق دارند. سر قسمت بالايي ميخواست، در حالي که ساق، بدنه صاف استوانه اي شکل ميخ است. ميخ هاي جعبه اي بست هايي با سر و ساقه نازک تر از ميخ هاي سنتي هستند.

ميخ زير پهن (brad)

نوعي ميخ مخروطي است. بيشتر ميخ ها باريک نمي شوند بلکه مستقيماً از سر به سمت نوک مي روند. ميخ هاي زيرپهن با طراحي مخروطي از ميخ هاي سنتي متمايز مي شوند. آنها همچنين داراي سر نازک تر و کوچکتر از ميخ هاي سنتي هستند.

ميخ هاي مارپيچ

از اين نظر که شافت استوانه اي صافي ندارند از ميخ هاي سنتي متمايز هستند. در عوض، آنها يک شفت مربع شکل دارند. استفاده از يک محور مربع شکل به ميخ هاي مارپيچ اجازه مي دهد تا به طور ايمن به سازه ها يا اشياء بچسبند.

میخ گالوانيزه

مانند ساير اتصال دهنده هاي گالوانيزه، ميخ هاي گالوانيزه با وجود يک پوشش محافظ روي سطح خود تعريف مي شوند. در حين گالوانيزه کردن، يک لايه نازک “روي” به سطح ميخ اضافه مي شود. “روي” به عنوان يک محافظ براي محافظت از ميخ در برابر زنگ زدگي و خوردگي عمل می کند.

ميخ دوسر

همه ميخ ها يک سر ندارند. به عنوان مثال، ميخ هاي دوبلکس داراي دو سر هستند. آنها يک سر استاندارد در بالا دارند و سپس يک سر دوم کمي پايين تر دارند. که به عنوان ميخ داربست نيز شناخته مي شود، اغلب در داربست استفاده مي شود زيرا به راحتي مي توان آنها را استخراج کرد.

ميخ هاي چين دار

ميخ هاي چين دار معمولاً به عنوان اتصال دهنده هاي راه راه نيز شناخته مي شوند. . این میخ ها معمولاً هنگام کار با چوب استفاده مي شوند. کاربرد اصلي آنها اتصال يکپارچه دو تکه چوب به يکديگر است. آنها را مي توان به راحتي با شکل موج منحصر به فرد آنها شناسايي کرد.

ميخ هاي U شکل

يکي ديگر از ميخ هاي غيرخطي ميخ هاي U شکل هستند. که معمولاً به عنوان منگنه شمشيربازي نيز شناخته مي شود. اين بست معمولاً در انواع مختلف، صاف و نواري موجود است. آنها بيشتر در صنعت کشاورزي و باغداري استفاده مي شوند.

ميخ نعل اسبي

ميخ نعل اسبي يک ميخ بسيارخاص است. اسم ميخ از شکل آن ناشي نمي شود، بلکه از استفاده آن است. جنس این میخ از مس است. این کار براي مراقبت از سم اسب است. گاهی فقط روی آن از مس است. مس به طور خاص به دليل عوامل ضد ميکروبي آن استفاده مي شود.

سنبله ناوداني

ميخ بلند بزرگي که براي نگه داشتن ناودان هاي چوبي و چند ناودان فلزي در لبه پاييني سقف طراحي شده است.

ميخ در هنر

از ميخ ها در هنر استفاده شده است، مانند مردان ميخي از جمع آوري کمک هاي مالي رايج در آلمان و اتريش در طول جنگ جهاني اول .

قبل از دهه 1850 ، گلوله هاي پتانک، توپهاي چوبي بودند که گاهي تا حدي با ميخهاي آهنگري دستي تقويت مي شدند. هنگامي که ميخ هاي ارزان و فراوان ماشيني در دسترس قرار گرفت، توليدکنندگان شروع به توليد بوله کلوته کردند.

از ميخ هايي از فلزات و رنگ هاي مختلف (فولاد، برنج و مس) براي ايجاد طرح ها و نقش هاي متنوع استفاده مي شد.

برخي از لباسهاي بولس قديمي، آثار هنري اصيل و اقلام ارزشمند کلکسيوني هستند .

هنگامي که ميخ ارزان شد و به طور گسترده در دسترس قرار گرفت، اغلب در هنرهاي عاميانه و هنرهاي خارجي به عنوان روشي براي تزئين سطح از گل ميخ هاي فلزي استفاده مي شد.  از کاربردهاي رايج هنري، ساخت مجسمه از ميخ هاي بود.

گاهي اوقات روي ميخها، طلسمها يا نشانهايي ،که در زيارتگاهها يا روي درهاي خانهها براي محافظت از آن استفاده ميکردند.

 

دیدگاهتان را بنویسید